مزیت ادغام وزارت بهداشت و علوم با گفت وگو مشخص می شود
به گزارش وبلاگ سطح دیتا، خبرنگاران/خراسان رضوی معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اگر پای خیر و صلاح ملی در میان باشد، نباید سیاست گذاران مصلحت اندیش، مباحث بخشی را وسط بیاورند. انتظار این است در یک فضای حرفه ای گفت وگو آغاز و به دور از احساسات، تمام زوایای مسئله بررسی و اقدام شود.
دکتر احمدرضا بهرامی در گفت وگو با وبلاگ سطح دیتا، در مورد ادغام دو وزارتخانه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اظهار کرد: اینکه اخیرا بحث هایی در مورد ادغام وزارتین مطرح می شود را می توانیم به دور از جنجال بررسی نماییم. مهم این است که این بحث را به عنوان یک ابر چالش در نظام آموزش و پژوهش به رسمیت بشناسیم و از خسارت بیشتر اجتناب کنیم.
وی افزود: در حال حاضر جامعه بزرگ آموزش عالی با دو واقعیت شفاف روبروست، اول اینکه، قرن بیستم میلادی شاهد یک تجربه ناپیروز در واگرایی در شاخه های مختلف علوم بود. لذا در قرن 21 جهان در حال اصلاح این رویکرد و تقویت بنیادهای همگرایی در علوم هستند. واقعیت دوم حکایت از این دارد که حتی این انشقاق در کشور ما، شدیدتر و در حال تداوم است. لذا در اصل قضیه ما با جهانی پیشرفته زاویه داریم و در حال تداوم رویکرد اشتباه قرن بیستم هستیم. لذا بحث عمیق تر از آن است که از سرشاخه ها آغاز کنیم و به مقایسه توفیقات وزارتین بپردازیم.
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی شرح داد: ما بسیار افراطی، متفرق شده ایم بنابراین لازم می دانم این موضع را اعلام و ضرورت گفت وگو را تصریح کنم. حال نتیجه گفت وگو هر چه باشد مغتنم خواهد بود.
وی عنوان کرد: ما باید بدانیم که رویکردهای کلان در آموزش و پژوهش یا به طور کلی آموزش عالی در کشورها آثار دراز مدت دارند و در لایه های مختلف اجتماعی رفتارساز هستند. این گونه نیست که تنها به اطراف خود یا در بخشی کوچک و آن هم در زمان محدود نگاه کنیم و فکر کنیم که همه چیز به سامان است. یک مقاله بسیار معتبر در مجله نیچر به ریشه های توفیقات امروزی کشور چین پرداخته و نتیجه می گیرد که سیاست گذاری های کلان علمی در 100 سال گذشته، در کنار سیاست های خرد در دیگر بخش ها منجر به این دستاوردها شده است.
بخش های مختلف جامعه از آموزش عالی متاثر می شوند
بهرامی بیان نمود: حاصل اقدامات امروزی ما در علم و فناوری را باید در دهه های آینده جستجو کنیم. این آثار کاملا فراگیر و مرتبط هستند. شاید هم ما در بخشی از ارکان جامعه از عملکرد خودمان راضی باشیم، اما همین توفیق به بهای خسارت بیشتر در دیگر بخش ها باشد. علم و فناوری باید تضمین کننده امنیت و پایداری در حوزه های سلامت، غذا، انرژی، فرهنگ، زبان، ارتباطات، محیط زیست و بسیاری دیگر از اولویت های ملی و در یک نظام هماهنگ ارگانیک باشد.
وی اظهار کرد: اگر پای خیر و صلاح ملی در میان باشد، نباید سیاست گذاران مصلحت اندیش، مباحث بخشی را وسط بیاورند. انتظار این است در یک فضای حرفه ای گفت وگو آغاز و به دور از احساسات، تمام زوایای مسئله بررسی و اقدام شود. در آموزش عالی اساتید بزرگی حضور دارند که به دور از نگاه بخشی نسبت به نحوه ایفای نقش علم و فناوری در توسعه کشور دغدغه مند هستند. برخی از آن ها در این برهه از زمان تداوم انشقاق در بدنه آموزش عالی را به صلاح نمی دانند. اما تعدادی دیگر از متخصصان این موضوع را قبول ندارند و می گویند که تفکیک چند دهه قبل، مفید بوده است. اگر چه دیدگاه همه این بزرگان از سر دغدغه مندی است اما ضرورت گفت وگو بیش از پیش به نظر میرسد. زیرا ما همگی در یک واقعیت هم نظر هستیم و اینکه سرعت تحولات علم و فناوری در جهان سرسام آور است و ما حتما باید به طور پیوسته این تحولات را رصد و خودمان را با سرعت تحولات منطبق کنیم. حال سوال این است که آیا این کار را در این چند دهه گذشته انجام داده ایم یا خیر؟ البته مخاطب این سوال بیشتر سیاست گذاران و قانون گذاران حوزه علم و فناوری هستند.
لازم است مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تیم های بررسی تشکیل دهند
وی گفت: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باید همه لزوم گفت وگو را در این مورد حساس ضروری بدانند. اینکه مبانی گفت وگو، تیم گفت وگو و عمق گفت وگو چه باشد، قابل بحث است. خوشبختانه مبانی گفت وگو روشن است. به عنوان مثال یکی از مبانی گفت وگو می تواند اسناد بالا دستی در حوزه علم و فناوری باشد.
بهرامی بیان نمود: یکی از اسناد مهم کشور، نقشه جامع علمی است که چشم انداز مشخصی دارد. دو چشم انداز شفاف و مهم درنقشه جامع علمی پیش بینی شده است، یک توانا در تولید، توسعه علم و فناوری و نوآوری و به کارگیری دستاوردهای آن، دو، پیشتاز در مرزهای دانش و فناوری با مرجعیت علمی در جهان.
وی افزود: به هر جهت وزارتین از ارکان اصلی اجرای سند نقشه علمی کشور هستند. در این راستا و در بالاترین سطح برخی نخبگان علمی، نگران کندی در تحقق چشم انداز سند به علت انشقاق در بدنه نظام آموزش عالی هستند. به هر جهت نمی توان از کنار این دغدغه ملی به راحتی عبور کرد. دومین مبنای گفت وگو، بهره گیری از مدل های پیروز جهانی است. ما نمی توانیم در یک استخر کم عمق شنا کنیم و بگوییم شناگر خوبی هستیم. به هر جهت دیر یا زود در رقابت های سخت جهانی قرار می گیریم که لازم است طبق مدل های پیروز جهانی یعنی هم گرایی بیشتر در علم و فناوری عمل کنیم.
وی ادامه داد: اصطلاح Convergence در علم و فناوری بسیار پررنگ شده است. نکته دیگری که کشورهای پیشرو به آن معتقد هستند، ارتباط ارگانیک و زنجیره ای بین علوم پایه و علوم کاربردی است. حتی این پیوستگی را با یک مدل مفهومی (TRL) معرفی کرده اند. این مدل فرایند تبدیل یک ایده مفهومی به کاربست و ثروت را روشن کرده است.
بهرامی عنوان کرد: بنابراین مدل، مراحل ایده به پدیده به 9 مرحله تقسیم شده است. مراحل یک تا سه در TRL متعلق به پژوهش های پایه است. مراحل 4 تا 6 در TRL متعلق به توسعه دانش فنی یا نوآوری است و مراحل 7 تا 9 متعلق به کاربست دانش فنی است. این مراحل با همدیگر رابطه طولی داشته و هم افزا هستند. اما ما در کشور خودمان با ایجاد زیرنظام های متعدد رابطه عرضی و موازی بین ارکان آموزش عالی برقرار کردیم.
وی گفت: سومین مبنای گفت وگو می تواند مدیریت منابع و ارتقاء بهره وری باشد. اگر چه آن دو مورد قبلی مهمتر بودند اما برای حساب و کتاب کردن، این مورد سوم ملموس تر است. افراد باید توجه کنند که هم پوشانی در فعالیت ها و موازی کاری موسسات در کشور ما فوق تصور است. علت اینکه جامعه از این موارد ابراز نگرانی نمی کند عدم وجود گزارش از خسارت های ناشی از موازی کاری است. هیچگاه یک مطالعه عمیق انجام نشده است که چه لزومی دارد که ما حتی در رشته های تخصصی این همه واگرایی و موازی کاری داشته باشیم. ما در رشته هایی مانند بیوشیمی، میکروبیولوژی، ایمنی شناسی، آناتومی، بیوتکنولوژی، فیزیولوژی، انفورماتیک، سلولی و مولکولی، ژنتیک و... به طور کامل در دو وزارتخانه ساختار و زیرساخت داریم. من نمی گویم ادغام کنید اما لااقل وارد گفت وگو شوید که چگونه این هزینه های موازی را رفع کنیم.
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی شرح داد: شاید اصلا نتیجه این باشد که بخشی از بیولوژی را در یک وزارت تقویت کرده و به دیگری خدمات داده شود. در صورتی که حتی در دروس عمومی مانند ادبیات فارسی، انگلیسی و دروس پایه مانند ریاضی، شیمی و فیزیک نیز از خدمات یکدیگر بهره برداری نمی شود که هزینه های زیادی را به همراه دارد. تحمیل هزینه های پرسنلی، ساختمانی و تجهیزاتی هم که نجومی است.
وی اظهار کرد: صدها آزمایشگاه وجود دارد که دقیقا کپی آن در دو وزارتخانه مشترک است اما بلا استفاده مانده اند. بسیاری از دستاوردهای حوزه مهندسی، علوم پایه، شیمی، فیزیک و... در سطح پژوهش، وارد عرصه سلامت نمی شوند. لذا فرهنگ پژوهش در وزارت علوم به تدریج از حوزه سلامت فاصله گرفته است. چون محققان چیزی جز بن بست را در انتهای راه پژوهش خود قائل نیستند. لذا به صورت خود ساخته حوزه سلامت کشور را از برخی از حوزه های علمی محروم کرده ایم. این ها سوالاتی است که باید پاسخ داده شود. مثلا می دانیم که پیشگامان توسعه سلول های بنیادی در جهان بیولوژیست ها بوده اند، اما بر خلاف تصور عامه و بعضا مسئولان بلند پایه، حوزه سلامت در کشور ما تقریبا خود را از ظرفیت مبانی بیولوژیک سلول های بنیادی محروم کرده است. لذا شاید مثلا ما در آغاز نهضت علمی سلول های بنیادی که به بیولوژیست های خودمان میدان دادیم، خوب بودیم اما باید نگران پایداری آن باشیم، چون برای پایدار بودن باید با شاخص های روز همگام بوده و از علوم پایه همان تکنولوژی تغذیه شویم.
بهرامی افزود: این محرومیت را می توان به حوزه های دیگری چون انفورماتیک، بیوشیمی، بیوفیزیک، رباتیک، الکترونیک، نانوتکنولوژی، تغذیه، روانشناسی و مخصوصا علوم انسانی و اجتماعی نیز تعمیم داد. مثلا چرا آماردانان وارد حوزه سلامت نمی شوند زیرا چشم انداز روشنی نمی بینند. هیچکس نمی داند چه خسارتی از عدم داده پردازی و تحلیل آماری از اطلاعات گردآوری شده از کرونا به کشور تحمیل شد. چرا ما داده های بزرگ را مدیریت نمی کنیم. به هر جهت باید قبول کنیم که متخصصان آمار یا فیزیک، تخصص مربوط به حوزه فعالیت خود را در یک فرایند زمانی طولانی مدت و در ساختارهای تخصصی فرا گرفته اند و ما نمی توانیم به موازات تصمیم بگیریم که در حوزه سلامت به صورت مستقل حوزه آمار یا فیزیک راه اندازی کنیم. علوم اجتماعی، روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت، اقتصاد سلامت و... وابسته به دپارتمان های مرتبط است و ما محروم هستیم.
وی گفت: آیا فردی می تواند این خسارت ها را کتمان کند؟ حالا که این خسارت ها وجود دارد، باید چه کار کنیم؟ ما در یک غربالگری بی رحمانه نخبگان جامعه را وارد نظام آموزش عالی می کنیم و در ورودی دانشگاه با یک دیوار جداکننده، آن ها را به دو گروه تقسیم می کنیم. بعد از چند سال سر حساب و کتاب، هر وزارتخانه با افتخار خروجی های خود را شمرده و گزارش می دهد. در صورتی که اصلا هدف کشور در آموزش عالی تعدد در خروجی و حتی دستاورد نیست، بلکه آثار ملی و منطقه ای این سرمایه های بزرگ را باید محاسبه کنیم. در هر بخش نمی توان شاهد آورد و استناد کرد که مثلا ما از خودمان راضی هستیم و مسئله ای هم نیست. مجدد تاکید می کنم، حتما در بهره وری از این سرمایه های بزرگ مشکل داریم و یکی از دلایل آن نیز نادیده گرفتن تعاملات در زیر نظام های آموزش عالی است. حالا باید کاری کرد، چه ادغام یا هر روش دیگر. هیچ شکی نیست که اجرای این پیشنهادات به این آسانی نیست و مسائل تکنیکی فراوان پیش رو خواهد بود اما هر چه زمان می گذرد متاسفانه هزینه ها بیشتر می شوند.
لزوم تکریم از افتخارات گذشته و برنامه برای آینده
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد گفت: زیر مجموعه دو وزارتخانه در سخت ترین شرایط اقتصادی و تحریم های تکنولوژیک، علاوه بر انجام وظایف تربیت متخصص، کارنامه بسیار درخشانی در توسعه علوم و فناوری داشته اند. لذا در یک نگاه منصفانه توفیقات کشور در وزارتین در دهه های اخیر باعث غرور ملی است و هیچکس نباید از طرح این مسائل در جامعه علمی، پیام اشتباهی را دریافت کند و ناخواسته باعث تضعیف انگیزه جامعه علمی شود. اما نگرانی این است که با تحولات پرشتاب که جهانی علم و فناوری پیش روی دارد، این نظام واگرایانه دیگر نتواند جوابگوی الزامات توسعه ملی در آینده باشد.
وی گفت: فضای گفتمان در بدنه اعضاء هیات علمی و دانشجویان بسیار کم شده است. اینکه این چالش فرهنگی از کجا آغاز شده را باید پیدا کنیم. حل این مسائل با یک آغاز مجدد و با آغاز گفت وگوها ممکن است. بزرگان در دو وزارتخانه گفت وگو کنند که چگونه می توان این واقعیت تلخ را رفع کرد. بیم آن است که گاهی اوقات نه تنها تعامل وجود ندارد بلکه متاسفانه به رقابت ناشیانه و تخطئه نیز نزدیک شده ایم.
منبع: خبرگزاری ایسنا