9 شخصیت کتاب های پرسی جکسون که در فصل اول سریال غایب بودند
به گزارش وبلاگ سطح دیتا، فصل اول سریال پرسی جکسون (Percy Jackson and the Olympians) شبکه دیزنی+ شامل شخصیت های مهم متعددی از مجموعه کتاب های پرسی جکسون و ایزدان المپ می گردد، اما چند چهره و موجود افسانه ای که در رمان سارق آذرخش (The Lightning Thief) حضور داشته اند، در سریال غایب بودند؛ این چهره ها و موجودات افسانه ای می بایست حتماً در فصل دوم سریال حاضر شوند، وگرنه یک جای کار می لنگد.
در قسمت انتهای فصل اول سریال پرسی جکسون و المپ نشینان دیدیم که لوک، یکی از پسران هرمس، به پرسی خیانت کرد و در واقع تمام مدت یک دورگه شرور بوده است. پرسی، آنابث و گروور، پس از انتها فصل تابستان از هم جدا می شوند و در حالی که به هم قول می دهند برگردند و دوباره به یکدیگر بپیوندند، هر یک راه خودشان را می روند. پرسی و مادرش دوباره به هم می رسند و او در مدرسه تازهی ثبت نام می نماید. انتها فصل اول سریال تقریباً یک انتها خوش است، اما همزمان به خط های داستانی نیمه تمام، مثل همکاری لوک و کرونوس، اشاره می نماید و وعده این را می دهد که جنگ کرونوس تازه شروع شده و او برای تصاحب همه آنچه المپ نشینان دارند، خواهد آمد و در این راه با پرسی مبارزه خواهد نمود.
تأیید شده که پرسی جکسون و المپ نشینان برای فصل دوم به شبکه دیزنی+ برمی گردد و طرفداران سریال می توانند انتظار شخصیت های تازه و داستانی مهیج تر از فصل اول را داشته باشند. در اقتباس از رمان دوم، دریای هیولاها (Sea of Monsters)، بدون شک شاهد خطوط داستانی عمیق تری از شخصیت های فرعی خواهیم بود؛ شخصیت های آشنایی مانند کلاریس و شخصیت های تازهی مانند تایسون، برادر ناتنی و سایکلوپس (تک چشم) پرسی جکسون. با این وجود فصل دوم پرسی جکسون می بایست جایی برای گنجاندن شخصیت های کتاب اول که در فصل اول حضور نداشتند، پیدا کند. وگرنه با طرفداران خشمگین و ناراضی زیادی روبه رو خواهد شد.
هشدار: این مطلب بعضی از اطلاعات جزئی درباره کتاب های پرسی جکسون را افشا می نماید.
1. آرگوس، مسئول امنیت کمپ دورگه
شخصیت آرگوس یکی از قابل توجه ترین جنبه هایی است که سریال پرسی جکسون و المپ نشینان در فصل اول آن را کنار گذاشته. اگرچه از قبل اعلام شده بود که آرگوس به دلایل فنی (جلوه های ویژه بسیار زیاد و گران قیمت) از داستان حذف خواهد شد، اما اهمیت او را نمی توان به این سادگی انکار کرد. آرگوس در مقام موجودی جاودانه که صدها چشم در سراسر جسم خود دارد، امنیت کمپ دورگه و وظایف مهم دیگری را در قبال نیمه خدایان به عهده دارد. در کتاب سارق آذرخش آرگوس بود که پرسی، آنابث و گروور را به ایستگاه برد تا آن ها ماجراجویی خود برای پیدا کردن صاعقه اصلی زئوس را شروع نمایند. اگرچه در رمان دریای هیولاها داستان طوری جلو می رود که آرگوس به اشتباه از کمپ دورگه اخراج می گردد و به همین دلیل، نقش ناچیزی در این کتاب ایفا می نماید.
با این حال اگر سریال پرسی جکسون و المپ نشینان بخواهد آرگوس را در فصل دوم حاضر کند، به علت غیبت او در فصل اول، اخراج و بازگرداندن آرگوس در فصل دوم تأثیر احساسی چندانی نه روی شخصیت های داستان، و نه روی مخاطبان سریال، نخواهد گذاشت. علاوه بر این، در فصل نخست کمپ دورگه به طور کلی نقش ناچیزی در سریال ایفا کرد و مانند کتاب ها کمپ دورگه را آن طور که باید و شاید، به تصویر نکشیدند. با همه این ها این امکان وجود دارد که شبکه دیزنی+ علاقه ای به افزودن آرگوس به داستان نداشته باشد و به طور کلی او را از اقتباس تلویزیونی حذف کند. اما چنین کاری به روند تحول بسیاری از شخصیت ها و البته ادامه داستان صدمه می زند. به عنوان مثال، در کتاب سوم، آرگوس پس از یک مشاجره از رساندن نیمه خدایان به ایستگاه خودداری می نماید؛ امری که به مستقل شدن شخصیتی به نام زویی نایتشید منجر می گردد. گنجاندن آرگوس در سریال، حتی اگر ظاهرش مطابق با کتاب ها نباشد، می تواند به وزن کمپ دورگه در داستان بیفزاید و تغییر و تحول شخصیت ها را تسهیل کند.
2. هستیا، الهه آتشدان
هستیا در رمان سارق آذرخش یک شخصیت حیاتی نیست. در حقیقت او در وقایع کتاب پنجم نقش مهمی ایفا می نماید، اما تا آن زمان به نحوی در پس زمینه داستان حضور دارد و ما از حضور او آگاهیم. زمانی که پرسی برای اولین بار به کمپ دورگه می رسد، هستیا آنجا حضور دارد. در سریال پرسی جکسون و المپ نشینان وقتی کایرون کمپ دورگه را به پرسی نشان می دهد، بسیاری از شخصیت ها در پس زمینه حضور دارند، اما هیچ نشانه ای از کسی که به سمت آتشدان برود، نیست. درعوض در کتاب هستیا در هیبت یک دختر جوان ظاهر می گردد و پرسی در حال گشت و گذار در کمپ، متوجه او می گردد.
حضور هستیا در یکی از صحنه های فصل دوم می تواند به میزان حضور او در کتاب سارق آذرخش کوتاه باشد. چنین حضور کوتاهی باعث می گردد حضور هستیا در آینده سریال بدون مقدمه و ناگهانی نباشد. علاوه بر این، حضور هستیا در فصل دوم، سازندگان سریال را محدود نمی نماید؛ آن ها همچنان می توانند یک بازیگر بزرگسال برای هستیا در فصل پنجم انتخاب نمایند. اما تهیه نماینده پرسی جکسون و المپ نشینان و نویسنده کتاب ها، ریک ریوردان، گفته است که به احتمال زیاد شخصیت هستیا تنها در فصل پنجم سریال حضور پیدا خواهد نمود.
3. نایادها، حوری های آب شیرین
نایادها حوری های آب شیرین هستند که جسم شان از آب تازه تشکیل شده. از آنجایی که پرسی پسر پوسایدن، خدای دریا است، نایادها در کتاب های پرسی جکسون نقش نسبتاً پررنگی دارند. اما در فصل اول سریال پرسی جکسون و المپ نشینان هیچ نشانه ای از این موجودات افسانه ای یونان باستان نمی بینیم. وقتی پرسی به کمپ دورگه می رسد، نایادها را در دریاچه می بیند و حتی متوجه می گردد که آن ها زیر آب مشغول بافتن سبد هستند. جلوتر، وقتی پرسی درون رودخانه میسیسیپی سقوط می نماید، نرید (نوعی پری دریایی) پوسایدون اشاره می نماید که به یاری نایادها پیروز شده حیات خود را در این رودخانه حفظ کند، چرا که او عمدتاً به آب دریا عادت دارد. در حالی که نایادها موجودات به ظاهر بی اهمیتی در پرسی جکسون به نظر می رسند، اما بخش عمده ای از پیوند پرسی به آب مرتبط به آن ها است. به عبارت دیگر، در اصل قدرت پرسی از اقیانوس و دریا می آید، و او از طریق نایادها با آب های شیرین، مانند رودخانه ها، ارتباط برقرار می نماید.
در کتاب های بعدی، نایادها به پرسی و دوستانش یاری می نمایند تا از طریق آب ها سفر نمایند و حتی به پیشرفت قدرت های نیمه خدایی پرسی یاری می نمایند. شخصیت نایادها درست مانند نریدی هستند که پرسی جکسون در فصل اول سریال با آن روبه رو می گردد. با توجه به اینکه فصل دوم سریال از کتاب دریای هیولاها اقتباس خواهد شد و داستان بیشتر و بیشتر با انواع و اقسام آب ها (اقیانوس، دریا، دریاچه و…) سر و کار خواهد داشت، حضور نایادها در کمپ دورگه هوشمندانه خواهد بود. از این طریق آن ها به مخاطبان سریال معرفی شده و زمینه سازی لازم برای نقش های بزرگ تر آن ها در رویدادهای بعدی، انجام خواهد شد.
4. کستور و پولاکس، شخصیت های مرتبط با دیونسیوس
همان طور که پیش تر گفته شد، در سریال پرسی جکسون و المپ نشینان حضور پرسی در کمپ دورگه بسیار کوتاه و ناچیز است. به همین دلیل، جای تعجب ندارد که حضورهای کوتاه اعضای کمپ از سریال کنار گذاشته شده است. کستور و پولاکس از جمله شخصیت هایی هستند که از سریال کنار گذاشته شده اند. این دو شخصیت را تنها یک بار، حین آشنا شدن پرسی با کمپ دورگه در رمان سارق آذرخش می بینیم. دوقلوها در کتاب در مزرعه توت فرنگی وقت می گذرانند و به لطف توانایی های خود باعث رشد سریع تر گیاهان می شوند. به عنوان پسران دیونسیوس، حذف کستور و پولاکس از داستان مایه تأسف است. چرا که پدر آن ها در فصل اول سریال حضور به یاد ماندنی و رضایت بخشی دارد.
اگرچه این دو برادر در کتاب دریای هیولاها حضور ندارند، اما می توان آن ها را در صحنه هایی از فصل دوم سریال که در کمپ دورگه می گذرند، گنجاند. کستور و پولاکس در ادامه داستان نقش بسیار مهمی ایفا می نمایند، چرا که در حفاظت از کمپ دورگه مشارکت پررنگی دارند. پس از مرگ کستور، دیونسیوس به خواب پرسی می رود و از او خواهش می نماید از پولاکس مراقبت کند، چرا که او نمی تواند دوباره یکی از بچه هاش را از دست بدهد. این خط داستانی با کوشش سریال پرسی جکسون و المپ نشینان برای نشان دادن چهره ای همدلانه و دلسوز از شخصیت خدایان، به ویژه در رابطه با بچه ها شان، همسو خواهد بود.
5. آتنا، الهه خرد و مادر آنابث
آتنا به صورت فیزیکی در سارق آذرخش حضور پیدا نمی نماید، اما از آنجایی که آتنا مادر آنابث، یکی از سه شخصیت اصلی است، از مهم ترین المپ نشینان پرسی جکسون به شمار می آید. فصل اول سریال پرسی جکسون و المپ نشینان شامل چندین اشاره به آتنا بود که احتمال حضور او در فصل دوم را بالا می برد. در فصل اول، از طریق جغدهایی که در کمپ دورگه حضور دارند به آتنا اشاره می گردد (جغد یکی از نمادهای این الهه یونانی است)، یا از طریق کلاه آنابث، بنایی که در قسمت چهارم می بینیم و به عنوان زیارتگاه آتنا از آن یاد می گردد، در گفت وگوی آنابث و هفاستئوس و گفت وگوی آرس و گروور در قسمت پنجم نیز به آتنا اشاره می گردد.
در کتاب دریای هیولاها نقش و تأثیری که آتنا روی آنابث می گذارد بسیار زیاد است. در رویایی که از طریق آواز سایرن ها (پری دریایی) به وجود می آید، آنابث خود را با آتنا و پدرش فردریک چیس در حال پیک نیک می بیند. گنجاندن صحنه هایی از این دست با حضور آتنا، به شخصیت او فرصتی برای عمیق تر شدن می دهد، و به طور بالقوه، سریال از این طریق روی خدایانی (مانند پوسایدون و هرمس) تأکید می نماید که بینش خود را درباره بچه ها نیمه خدایی که دارند، به اشتراک می گذارند. علاوه بر این، آتنا می تواند به پیچیدگی شخصیت آنابث بیفزاید. آن طور که در فصل اول سریال پرسی جکسون دیدیم، شخصیت آنابث رابطه و احساس عجیبی نسبت به مادرش دارد و این موضوع می تواند در فصل دوم به یک چالش شخصیتی مجذوب نماینده تبدیل گردد.
6. تازی های جهنمی، مهم ترین موجودات تحت امر لوک
در کتاب های پرسی جکسون، تازی های جهنمی را برای اولین بار در سارق آذرخش می بینیم، زمانی که یکی از آن ها به کمپ دورگه حمله می نماید. برخلاف آنچه در سریال پرسی جکسون و المپ نشینان دیدیم، در کتاب ها پس از این حمله است که پوسایدون طی واقعه به یاد ماندنی، پرسی را به عنوان پسر خود نشان گذاری می نماید. اما تازی های جهنمی در پرسی جکسون و المپ نشینان اهمیت ویژه ای دارند، چرا که بخش قابل توجه ای از موجودات تحت امر لوک را تشکیل می دهند، به ویژه در دریای هیولاها. لوک پس از ترک کمپ دورگه به جای آنکه دنبال جذب نیمه خدایان دیگر باشد، به موجودات جهنمی روی می آورد و سعی می نماید آن ها را تحت امر خود دربیاورد.
7. پری ها (میوز)، ساکنان الهام بخش المپ
سریال پرسی جکسون و المپ نشینان در اولین فصل خود با حوصله برای رویدادهای فصل های آینده زمینه سازی کرد. مانند معرفی زودهنگام شخصیت هایی مانند هرمس و هفاستئوس. حضور یافتن هر دو این شخصیت ها نشان دهنده کوشش شبکه دیزنی+ برای به نمایش گذاشتن چهره انسانی تر از خدایان یونانی است. آن ها در حضور کوتاه خود در سریال پرسی جکسون و المپ نشینان آسیب پذیری ها و کشمکش هایی که با یکدیگر و بچه ها شان دارند را به نمایش می گذارند. به دلایل مشابهی، پری ها نیز می بایست در فصل دوم سریال گنجانده شوند تا در ادامه داستان، زمانی که نقش پررنگ تری پیدا می نمایند، تصویر مناسبی از آن ها در فکر مخاطب شکل گرفته باشد.
به احتمال زیاد پری ها در فصل دوم گنجانده نخواهند شد، چرا که آن ها نقشی در داستان دریای هیولاها ندارند، اما حتی یک حضور کوتاه یا حتی اشاره های مناسب و به جا از این موجودات افسانه ای، می تواند دنیا سازی سریال را غنی تر کند و نقش آن ها را در اساطیر یونان به مخاطب بفهماند. در کتاب نفرین تایتان (The Titans Curse) وقتی پرسی جکسون به المپ بازمی گردد، پری ها آهنگی می نوازند که در شخصیت پردازی شخصیت ها نقش مهمی ایفا می نماید. چرا که این موسیقی به گوش هر یک از شخصیت های حاضر، متفاوت و مساوی با همان حرف هایی است که از اعماق قلبشان، دوست دارند بشنود. از آنجایی که در اولین سفر پرسی به المپ پری ها را ندیدیم، اگر در فصل دوم پرسی جکسون و المپ نشینان حضور کوتاهی داشته باشند، به غنی تر شدن سریال و تصویری که مخاطبان از المپ دارند، یاری به سزایی خواهند کرد.
8. دکتر فردریک چیس، پدر آنابث
در انتها کتاب سارق آذرخش، زمانی که پرسی و آنابث با هم خداحافظی می نمایند، فردریک چیس به طور مختصر توصیف می گردد. اما در سریال پرسی جکسون و المپ نشینان به فردریک حتی اشاره هم نمی گردد، چرا که پرسی از آنابث نمی پرسد در رابطه با رفتن به خانه، چه احساسی دارد. در کتاب سارق آذرخش تصمیم آنابث برای برگشتن به خانه چالش برانگیز است. آنجاست که آنابث اعتراف می نماید برای پدرش نامه نوشته و سعی نموده دوباره با او ارتباط برقرار کند، و پرسی نیز او را برای برگشتن به خانه تشویق می نماید. بنابراین سریال پرسی جکسون و المپ نشینان می تواند با نشان دادن اهمیت فردریک چیس به عنوان پدر آنابث، او را به نحوی در فصل دوم بگنجاند.
همان طور که پیش تر اشاره شد، در داستان دریای هیولاها پرسی و دوستانش با سایرن ها روبه رو خواهند شد و از طریق آواز آن ها دچار توهم می شوند. یکی از نقاطی که فردریک می تواند حضور پیدا کند، در توهم های آنابث است. حضور فردریک چیس در سریال می تواند به بهبود کشمکش های آنابث با خانواده اش یاری کند، چرا که آتنا معمولاً نسبت به بچه ها خود بی تفاوت است و زمانی که آنابث همراه با پدرش زندگی می کرد، مدام او و خانواده اش را به خطر می انداخت. حضور شخصیت فردریک در فصل دوم سریال پرسی جکسون می تواند زمینه ساز نقش پررنگ تری باشد که این شخصیت در فصل انتهای سریال ایفا خواهد نمود.
9. تالیا گریس، دختر زئوس
تالیا، دختر زئوس، مسلماً یکی از موردانتظارترین شخصیت هایی است که در آینده به داستان افزوده می شوند. در طول فصل اول، آنابث چند بار به یک درخت کاج سر می زند، درختی که در حقیقت تالیا، تنها فرزند نیمه خدای زئوس است. گذشته آنابث، گروور و لوک به تالیا گره خورده است و با حضور تالیا در داستان، دوستی و رابطه میان این شخصیت ها با هم وضوح بیشتری پیدا می نماید. در مجموعه کتاب های پرسی جکسون، تالیا برای اولین بار در سارق آذرخش حضور پیدا می نماید. او در یکی از رویاهای مرموز پرسی ظاهر شده و با او نیز ارتباط برقرار می نماید.
از آنجایی که تالیا نیز درست مانند پرسی یکی از بچه ها ممنوعه سه خدای بزرگ (پوسایدون، زئوس و هادس) به شمار می آید، تأثیری که شخصیت تالیا روی پیشگویی بزرگ می گذارد، بسیار چشمگیر است. برخلاف روایت کتاب ها، در سریال نه به پیشگویی بزرگ اشاره می گردد و نه به تأثیر تالیا روی این پیشگویی. ورود او به داستان و همزمان پرداختن به پیشگویی بزرگ، سرنوشت نیمه خدایان جوان و سفری که برای مبارزه با کرونوس شروع می نمایند را چند برابر مهم تر می نماید. از آنجایی که وقایع کتاب دریای هیولاها با مسموم شدن درخت کاج و مرگ تدریجی آن شروع می گردد، حضور تالیا به شکل انسان در فصل دوم تقریباً قطعی است.
اما قبل از آنکه تالیا شخصاً وارد داستان گردد، می توان او را به مخاطبان سریال معرفی کرد. این کار را می توان با فلش بک ها یا حتی رویاهای پرسی انجام داد. برخلاف تعدادی از شخصیت هایی که در این مطلب به آن ها اشاره شد، تالیا به یکی از شخصیت های کلیدی داستان پرسی جکسون و المپ نشینان تبدیل خواهد شد و تثبیت جایگاه او در سریال از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
منبع: screenrant
منبع: دیجیکالا مگ